سرگرمی
سَرگَرمی یک فعالیت تفریحی در اوقات فراغت است.
دلیل اصلی روی آوردن مردم به سرگرمیها علاقه، لذت بردن و استفاده از اوقات فراغت است تا دستآوردهای مالی یا علمی.

از میان فعالیتهای مربوط به سرگرمی میتوان به جمع آوری مجموعه ها، ساختن کاردستی، پرداختن به ورزشها و گذراندن دورههای آموزشی و هنری اشاره کرد. پرداختن به یک سرگرمی میتواند به ورزیدگی، کسب دانش و تجربههای با ارزش بینجامد، اما هدف اصلی سرگرمیها رضایتمندی شخصی است.
تفریح
تفریح به حالتی گفته میشود که باعث بازگشت شخص به حال تعادل و طبیعی میشود.
مقدمه
اسلام دين كامل و جامعي است كه به تمام نيازهاي فطري انسان توجه كامل داشته و براي تمام نيازهاي جسمي و روحي، ابعاد مختلف، زواياي پيدا و پنهان زندگي بشر برنامه و شيوهي كار ارائه كردهاست. شاديونشاط و تفريح از جمله نيازهاي روحيوفطري انسان است كه در بسياري ازجنبههاي حياتي وي نقش مؤثري ايفا ميكند. دينمبيناسلام كه به تمام نيازهاي روحيوجسمي انسان توجه داشته، اين موضوع را نيز موردتوجه قرار داده است. وجود آيه های متعدد در قرآنكريم، سخنانپيامبر(ص) و احاديث و روايات منقول از ائمهيمعصومين(ع) و بهطور كلي متونديني حاكي از اهميت اين موضوع در اسلام است. دربارهي اهميت شور و نشاط و سرور و جايگاه آن در تعاليم ديني همين بس كه مفهوم شادي 25بار با الفاظ مختلف در قرآنكريم آمده و يكي از اصول كتابهاي روائي به باب ادخالالسرور اختصاص داده شده و از كسانيكه موجب دلخوشي و شادكامي بندگان را فراهم ميآورند، ستايش شده است. لذا اين مقاله بر آن است تا بااستفاده از آيه های قرآنكريم و با بررسي احاديثوآيه های و نقل سيرهي پيشوايان ديني به تبيين اين مطلب كمك نموده و همچنين شاديونشاط را در متوناسلامي و از منظر بزرگان دين بررسي كند.
پيشينهي پژوهش
قرنهاي متمادي به استناد برخي از آيه های صوفيانه كه نميتواند هيچ ارتباط اصيلي با قرآن كريم و پيشوايان اسلام داشته باشد، تفريح كردن، نشاط در زندگي داشتن و امثال آن را براي يك مسلمان ارزنده نقطهي ضعف معرفي ميكردند. اين متشرع مآبان از سر ناآگاهي، بعضي از عناصر شادي و تفريح را از زندگي حذف نموده و يا آن را كمرنگ جلوه ميدادند و رفتهرفته با استنباطهاي نابهجا از برخي آيه های و آيه های و تلقين آن به مسلمانان، ديني را كه همهي دستورهای شاديآفرين را در خود دارد، به عنوان دين غم و ماتم معرفي نموده و سبب شدند تا توجه جامعهي اسلامي به مسئلهي شادي و تفريح كم شود. اما از آنجا كه از وظايف متفكران و انديشمندان ديني است كه از لابهلاي آيه های قرآن، با تحليل سيره و سنت پيشوايان ديني و با بررسي نظريه های دانشمندان مذهبي نظر اسلام را در مورد تمام جنبههاي زندگی انسان و مسايل مبتلا به جامعه و مردم تبيين كنند، در سالهاي اخير پژوهشهايي در اين زمينه صورت گرفته است. نوشته های كمتري به چشم ميخورد كه مستقيماً به بررسي شادي و نشاط در متون اسلامي پرداخته باشد و بيشتر مشاهده ميگردد كه در لابهلاي كتابهاي اخلاقي به شكل استطردادي به اين موضوع اشاره شده است.
روششناسي
پژوهش در مقالهي حاضر به شيوهي اسنادي و كتابخانهاي است. كه ابتدا تعريف شادي و انواع آن و اثرهای مفيد و ارزشمند آن در ابعاد مختلف زندگي انسان بررسي شده، سپس از ميان كتب تفاسير قرآن و منابع دست اول روائي، آيه ها و آيه های ناظر به موضوع شادي و تفريح استخراج گرديده و در آخر عوامل و راههاي ايجاد شادي و نشاط از منظر ديني، برشمرده شده است.
يافتهها
اسلام تنها مكتبي است كه منحصر به زمان، مكان خاصي نيست و قوانين و مقررات آن براي يك دورهي خاص نيامده، بلكه دين جاودانهاي است كه براي همهي نسلها در سراسر جهان، برنامهي زندگي سعادتمندانه ارائه ميدهد و از چنان جامعيت و غنايي برخوردار است كه به همهي نيازهاي روحي و جسمي و همهي دغدغههاي انسان توجه كرده است. پيشوايان ديني با داشتن پشتوانهي عظيم وحي، قرآن كريم در طول حيات پربركت خود گنجينهي گرانبهايي از معارف بر جاي گذاشتهاند كه پاسخگوي تمام موضوعاتي كه در زندگي انسان رخ مينمايد، ميباشد.
معني لغوي شادي و تفريح
الفاظ شادي در قرآن
شادي و نشاط در قرآن كريم اغلب با الفاظي همچون فرح، فرحوا، تفرح، تفرحوا، تفرحون، يفرح، فرحون و فرحين آمده است.
معني لغوي فرح
فرح مخالف حزن و اندوه است و عبارت است از لذت قلب و روح از رسيدن به آنچه ميل دارد و فرح شرح صدر است به سبب لذت زودگذر كه اكثراً دربارهي لذات حسي و دنيوي صدق ميكند. انواع فرح در قرآن در چند معنا به كار رفته است: 1. سركشي و بدمستي كه دربارهي آن خداوند ميفرمايد: « انالله لا يحبالفرحين » 2. خوشنودي و رضا كه خداوند ميفرمايد: «كل حزب بمالديهم فرحون»3. شادماني و خوشحالي كه در اين باره خداوند ميفرمايد: «فرحين بما آتاهم من فضله» در همهي موراد «فرحين» به معناي آنان كه شاد و مسرورند، آمده، اما در جايي از قرآن مهر و محبت الهي نسبت به تعريف «فرحين» نفي شده است و اشاره شده كه «فرحين» از محبت خداوند دور شدهاند،كه اين سوره دربارهي قارون است. وي از طرف فرعون بر بنياسرائيل حكومت ميكرد و هنگامي كه بنياسرائيل در مصر بودند بر آنها ستم ميكرد. خداوند به او گنجهايي داده بود كه كليدهايش را گروهي از مردان نيرومند به دشواري حمل ميكردند. بنياسرائيل به قارون گفتند: «به سبب گنجها سبكسري و شادي مكن كه خدا مردمي را كه اينچنين باشند دوست نميدارند.»در اينجا كلمهي «فرح» به معناي «بطر» تفسير شده وليكن «بطر» لازمهي فرح و خوشحالي از ثروت دنيا است. البته منظور فرح مفرط و خوشحالي بيش از حد كه از آخرت را از ياد ميبرد.چنين فرحي چون مانع از محبت خداوند است، نهي شده و در اينجا «فرحين» به معناي «اشرين» و «بطرين» است يعني كساني كه شكر خداوند را به خاطر آنچه بر آنها عطا فرموده، به جاي نميآورند.به خاطر وابستگي به متاع دنيوي و لذات نفساني آنقدر در رسيدن به اين لذات غوطهور شده كه از توجه به اعمال صالح و تلاش براي انجام آن بازمانده است.نوع ديگري از شادماني كه در قرآن به عنوان فضيلت اخلاقي از آن ياد شده، شادماني به خاطر فضل و بخشش الهي است. اين نوع شادي از بهترين انواع شاديها محسوب ميشود. خداوند ميفرمايد: «قل بفضلالله وبرحمته فبذلك فليفرحوا هو خير مما يجمعون.»
در اين آيه خداوند عالم خطاب به بندهاش نه تنها شادي به واسطهي فضل و رحمتش را امر فرموده بلكه به وي تأكيد فرموده كه: شاد باش.
برخي گفتهاند، منظور از فضل خدا، دين اسلام است كه شامل همهي پيروانش ميگردد، بنابراين يك فضل عام است و رحمت خداوند همان قرآن و تعاليم آسماني آن است كه اين فضل خاص است و شامل حال برخي مسلمانان ميشود.
تعريف شادي و ضرورت آن از ديدگاه روانشناسي و جامعهشناسي
روان انسان در مقابل عوامل بيروني و دروني، واكنشهاي مختلفي از قبيل شادي و خوشحالي، خشم، تنفر، ترس و اندوه از خود نشان ميدهند كه به آنها «هيجان» ميگويند. اين هيجانها بسته به عوامل پديدآورنده و نيز ديدگاه ما و انديشههاي انسان، گاه مثبتاند و گاه منفي، يكي از اين جنبههاي هيجان «شادي» است، كه با واژههايي چون سرور، نشاط، وجد، سرخوشي، مسرت و خوشحالي هممعناست.
شادي احساس مثبتي است كه زندگي را شيرين ميكند. شيرين بودن شادي، تجربههاي اجتنابناپذير زندگي مثل ناكامي، نااميدي و عاطفهي منفي را خنثي ميكند و به ما كمك مينمايد تا سلامت رواني خود را حفظ كنيم. ميتوان گفت يكي از فوائد شادي، آرامبخش بودن آن است.
شادي اشتياق ما را به انجام فعاليتهاي اجتماعي تسهيل نموده و لبخندهاي شادي تعامل اجتماعي را تسهيل ميكند. بنابراين يكي ديگر از فوايد ابراز شادي، چسب اجتماعي بودن آن است كه روابط را به هم ميچسباند.
شادي براي انسان يك ضرورت است كه با آن زندگي معنا مييابد و عواطف منفي، مثل ناكامي و نااميدي، ترس و نگراني، بياثر ميشود. در پرتو شادي است كه انسان ميتواند خويش را بسازد و قلههاي سلوك را چالاكانه بپيمايد و در اجتماع، نقش سازندهي خود را ايفاء نمايد. ارسطو گفته است: «شادي بهترين چيزهاست و آن قدر اهميت دارد كه ساير چيزها براي كسب آن هستند.»
اهميت شادي تا حدي است كه ميتواند بيماريهاي صعبالعلاج جسمي را درمان كند، يك جراح معروف طي مقالهاي نوشت: «شادي نه تنها جلوي بسياري از بيماريهاي ناشي از ناملايمات را كه در قرن حاضر زياد است ميگيرد. بلكه شادي حتي قادر است جلو رشد و نماي بيماري سرطان را كه در كمين است، نيز بگيرد.»
يكي از محققين دربارهي تأثير شادي و طرب در زندگي مينويسد: «آن كس كه داراي قلب طربناك است، همهي عناصر جهان و پديدههاي آن را در حياتي پُرشور و جنبشي با نشاط حس ميكند و حس زندهانگاري را در خود پرورش ميدهد و همهي هستي را در شور و طرب به نظاره مينشيند و از اين منظر اميد و شوق به پيشرفت و تعالي را در خود باز مييابد. انسان طربناك همهي عناصير هستي را در حيات پُرشور حس ميكند و در همه چيز رنگ خدا و معناي ربوبيت را جستجو ميكند. قلب طربناك همهي هستي را در شور و طلب ميبيند و با ديدن هر نمودي از نمودهاي هستي به ابتهاج و انبساط روحي دست مييابد. قلبي كه پايگاه عرش الهي و جايگاه نزول رحمت و محبت خداست، آن قلب باطراوت و بانشاط است.»
ضرورت شادي در برنامهريزيهاي اقتصادي و اجتماعي دولتها نيز خود را نشان ميدهند، اگر دولتها به بالا بردن سطح شادي در جامعه توجه كنند، در اجراي برنامههاي خود موفقترند. برطرف كردن غم و اندوه و به وجود آمدن روحيهي شادي براي خانواده و جامعه از جنبهي ديگري هم ضرورت مييابد و آن اينكه غم و شادي انسان فقط مربوط به خودش نيست بلكه با شاد يا غمگين شدن يك نفر، تمامي جامعه تأثير ميپذيرد، يعني غم يا شادي، فردي نيست و در يك جا باقي نميماند و به همهي افراد سرايت ميكند.
«روپرت شلدريك»
زيستشناس مشهور، در كتاب «علم جديد حيات» فلسفهي جديدي را مطرح كرد كه ثابت ميكند نحوهي تفكر ما نه تنها بر اوضاع و احوال خود ما، كه بر همهي اذهان انسانها در سراسر جهان تأثير ميگذارد. وي كه براي اثبات نظريهاش از شواهدي علمي و تجربههاي بسياري كمك گرفته، معتقد است: حافظه و شعور انسان تنها در مغزش ذخيره نميشود بلكه چيزي به نام «شعور جمعي»نيز وجود دارد،كه انسانها به وسيلهي نيروي خاص با هم در ارتباطند.بنابراين به راحتي ميتوان به اهميت و ضرورت شادي در سلامت فردي و اجتماعي انسانها پي برد.
سَرگَرمی یک فعالیت تفریحی در اوقات فراغت است.
دلیل اصلی روی آوردن مردم به سرگرمیها علاقه، لذت بردن و استفاده از اوقات فراغت است تا دستآوردهای مالی یا علمی.

از میان فعالیتهای مربوط به سرگرمی میتوان به جمع آوری مجموعه ها، ساختن کاردستی، پرداختن به ورزشها و گذراندن دورههای آموزشی و هنری اشاره کرد. پرداختن به یک سرگرمی میتواند به ورزیدگی، کسب دانش و تجربههای با ارزش بینجامد، اما هدف اصلی سرگرمیها رضایتمندی شخصی است.
تفریح
تفریح به حالتی گفته میشود که باعث بازگشت شخص به حال تعادل و طبیعی میشود.
مقدمه
اسلام دين كامل و جامعي است كه به تمام نيازهاي فطري انسان توجه كامل داشته و براي تمام نيازهاي جسمي و روحي، ابعاد مختلف، زواياي پيدا و پنهان زندگي بشر برنامه و شيوهي كار ارائه كردهاست. شاديونشاط و تفريح از جمله نيازهاي روحيوفطري انسان است كه در بسياري ازجنبههاي حياتي وي نقش مؤثري ايفا ميكند. دينمبيناسلام كه به تمام نيازهاي روحيوجسمي انسان توجه داشته، اين موضوع را نيز موردتوجه قرار داده است. وجود آيه های متعدد در قرآنكريم، سخنانپيامبر(ص) و احاديث و روايات منقول از ائمهيمعصومين(ع) و بهطور كلي متونديني حاكي از اهميت اين موضوع در اسلام است. دربارهي اهميت شور و نشاط و سرور و جايگاه آن در تعاليم ديني همين بس كه مفهوم شادي 25بار با الفاظ مختلف در قرآنكريم آمده و يكي از اصول كتابهاي روائي به باب ادخالالسرور اختصاص داده شده و از كسانيكه موجب دلخوشي و شادكامي بندگان را فراهم ميآورند، ستايش شده است. لذا اين مقاله بر آن است تا بااستفاده از آيه های قرآنكريم و با بررسي احاديثوآيه های و نقل سيرهي پيشوايان ديني به تبيين اين مطلب كمك نموده و همچنين شاديونشاط را در متوناسلامي و از منظر بزرگان دين بررسي كند.
پيشينهي پژوهش
قرنهاي متمادي به استناد برخي از آيه های صوفيانه كه نميتواند هيچ ارتباط اصيلي با قرآن كريم و پيشوايان اسلام داشته باشد، تفريح كردن، نشاط در زندگي داشتن و امثال آن را براي يك مسلمان ارزنده نقطهي ضعف معرفي ميكردند. اين متشرع مآبان از سر ناآگاهي، بعضي از عناصر شادي و تفريح را از زندگي حذف نموده و يا آن را كمرنگ جلوه ميدادند و رفتهرفته با استنباطهاي نابهجا از برخي آيه های و آيه های و تلقين آن به مسلمانان، ديني را كه همهي دستورهای شاديآفرين را در خود دارد، به عنوان دين غم و ماتم معرفي نموده و سبب شدند تا توجه جامعهي اسلامي به مسئلهي شادي و تفريح كم شود. اما از آنجا كه از وظايف متفكران و انديشمندان ديني است كه از لابهلاي آيه های قرآن، با تحليل سيره و سنت پيشوايان ديني و با بررسي نظريه های دانشمندان مذهبي نظر اسلام را در مورد تمام جنبههاي زندگی انسان و مسايل مبتلا به جامعه و مردم تبيين كنند، در سالهاي اخير پژوهشهايي در اين زمينه صورت گرفته است. نوشته های كمتري به چشم ميخورد كه مستقيماً به بررسي شادي و نشاط در متون اسلامي پرداخته باشد و بيشتر مشاهده ميگردد كه در لابهلاي كتابهاي اخلاقي به شكل استطردادي به اين موضوع اشاره شده است.
روششناسي
پژوهش در مقالهي حاضر به شيوهي اسنادي و كتابخانهاي است. كه ابتدا تعريف شادي و انواع آن و اثرهای مفيد و ارزشمند آن در ابعاد مختلف زندگي انسان بررسي شده، سپس از ميان كتب تفاسير قرآن و منابع دست اول روائي، آيه ها و آيه های ناظر به موضوع شادي و تفريح استخراج گرديده و در آخر عوامل و راههاي ايجاد شادي و نشاط از منظر ديني، برشمرده شده است.
يافتهها
اسلام تنها مكتبي است كه منحصر به زمان، مكان خاصي نيست و قوانين و مقررات آن براي يك دورهي خاص نيامده، بلكه دين جاودانهاي است كه براي همهي نسلها در سراسر جهان، برنامهي زندگي سعادتمندانه ارائه ميدهد و از چنان جامعيت و غنايي برخوردار است كه به همهي نيازهاي روحي و جسمي و همهي دغدغههاي انسان توجه كرده است. پيشوايان ديني با داشتن پشتوانهي عظيم وحي، قرآن كريم در طول حيات پربركت خود گنجينهي گرانبهايي از معارف بر جاي گذاشتهاند كه پاسخگوي تمام موضوعاتي كه در زندگي انسان رخ مينمايد، ميباشد.
معني لغوي شادي و تفريح
الفاظ شادي در قرآن
شادي و نشاط در قرآن كريم اغلب با الفاظي همچون فرح، فرحوا، تفرح، تفرحوا، تفرحون، يفرح، فرحون و فرحين آمده است.
معني لغوي فرح
فرح مخالف حزن و اندوه است و عبارت است از لذت قلب و روح از رسيدن به آنچه ميل دارد و فرح شرح صدر است به سبب لذت زودگذر كه اكثراً دربارهي لذات حسي و دنيوي صدق ميكند. انواع فرح در قرآن در چند معنا به كار رفته است: 1. سركشي و بدمستي كه دربارهي آن خداوند ميفرمايد: « انالله لا يحبالفرحين » 2. خوشنودي و رضا كه خداوند ميفرمايد: «كل حزب بمالديهم فرحون»3. شادماني و خوشحالي كه در اين باره خداوند ميفرمايد: «فرحين بما آتاهم من فضله» در همهي موراد «فرحين» به معناي آنان كه شاد و مسرورند، آمده، اما در جايي از قرآن مهر و محبت الهي نسبت به تعريف «فرحين» نفي شده است و اشاره شده كه «فرحين» از محبت خداوند دور شدهاند،كه اين سوره دربارهي قارون است. وي از طرف فرعون بر بنياسرائيل حكومت ميكرد و هنگامي كه بنياسرائيل در مصر بودند بر آنها ستم ميكرد. خداوند به او گنجهايي داده بود كه كليدهايش را گروهي از مردان نيرومند به دشواري حمل ميكردند. بنياسرائيل به قارون گفتند: «به سبب گنجها سبكسري و شادي مكن كه خدا مردمي را كه اينچنين باشند دوست نميدارند.»در اينجا كلمهي «فرح» به معناي «بطر» تفسير شده وليكن «بطر» لازمهي فرح و خوشحالي از ثروت دنيا است. البته منظور فرح مفرط و خوشحالي بيش از حد كه از آخرت را از ياد ميبرد.چنين فرحي چون مانع از محبت خداوند است، نهي شده و در اينجا «فرحين» به معناي «اشرين» و «بطرين» است يعني كساني كه شكر خداوند را به خاطر آنچه بر آنها عطا فرموده، به جاي نميآورند.به خاطر وابستگي به متاع دنيوي و لذات نفساني آنقدر در رسيدن به اين لذات غوطهور شده كه از توجه به اعمال صالح و تلاش براي انجام آن بازمانده است.نوع ديگري از شادماني كه در قرآن به عنوان فضيلت اخلاقي از آن ياد شده، شادماني به خاطر فضل و بخشش الهي است. اين نوع شادي از بهترين انواع شاديها محسوب ميشود. خداوند ميفرمايد: «قل بفضلالله وبرحمته فبذلك فليفرحوا هو خير مما يجمعون.»
در اين آيه خداوند عالم خطاب به بندهاش نه تنها شادي به واسطهي فضل و رحمتش را امر فرموده بلكه به وي تأكيد فرموده كه: شاد باش.
برخي گفتهاند، منظور از فضل خدا، دين اسلام است كه شامل همهي پيروانش ميگردد، بنابراين يك فضل عام است و رحمت خداوند همان قرآن و تعاليم آسماني آن است كه اين فضل خاص است و شامل حال برخي مسلمانان ميشود.
تعريف شادي و ضرورت آن از ديدگاه روانشناسي و جامعهشناسي
روان انسان در مقابل عوامل بيروني و دروني، واكنشهاي مختلفي از قبيل شادي و خوشحالي، خشم، تنفر، ترس و اندوه از خود نشان ميدهند كه به آنها «هيجان» ميگويند. اين هيجانها بسته به عوامل پديدآورنده و نيز ديدگاه ما و انديشههاي انسان، گاه مثبتاند و گاه منفي، يكي از اين جنبههاي هيجان «شادي» است، كه با واژههايي چون سرور، نشاط، وجد، سرخوشي، مسرت و خوشحالي هممعناست.
شادي احساس مثبتي است كه زندگي را شيرين ميكند. شيرين بودن شادي، تجربههاي اجتنابناپذير زندگي مثل ناكامي، نااميدي و عاطفهي منفي را خنثي ميكند و به ما كمك مينمايد تا سلامت رواني خود را حفظ كنيم. ميتوان گفت يكي از فوائد شادي، آرامبخش بودن آن است.
شادي اشتياق ما را به انجام فعاليتهاي اجتماعي تسهيل نموده و لبخندهاي شادي تعامل اجتماعي را تسهيل ميكند. بنابراين يكي ديگر از فوايد ابراز شادي، چسب اجتماعي بودن آن است كه روابط را به هم ميچسباند.
شادي براي انسان يك ضرورت است كه با آن زندگي معنا مييابد و عواطف منفي، مثل ناكامي و نااميدي، ترس و نگراني، بياثر ميشود. در پرتو شادي است كه انسان ميتواند خويش را بسازد و قلههاي سلوك را چالاكانه بپيمايد و در اجتماع، نقش سازندهي خود را ايفاء نمايد. ارسطو گفته است: «شادي بهترين چيزهاست و آن قدر اهميت دارد كه ساير چيزها براي كسب آن هستند.»
اهميت شادي تا حدي است كه ميتواند بيماريهاي صعبالعلاج جسمي را درمان كند، يك جراح معروف طي مقالهاي نوشت: «شادي نه تنها جلوي بسياري از بيماريهاي ناشي از ناملايمات را كه در قرن حاضر زياد است ميگيرد. بلكه شادي حتي قادر است جلو رشد و نماي بيماري سرطان را كه در كمين است، نيز بگيرد.»
يكي از محققين دربارهي تأثير شادي و طرب در زندگي مينويسد: «آن كس كه داراي قلب طربناك است، همهي عناصر جهان و پديدههاي آن را در حياتي پُرشور و جنبشي با نشاط حس ميكند و حس زندهانگاري را در خود پرورش ميدهد و همهي هستي را در شور و طرب به نظاره مينشيند و از اين منظر اميد و شوق به پيشرفت و تعالي را در خود باز مييابد. انسان طربناك همهي عناصير هستي را در حيات پُرشور حس ميكند و در همه چيز رنگ خدا و معناي ربوبيت را جستجو ميكند. قلب طربناك همهي هستي را در شور و طلب ميبيند و با ديدن هر نمودي از نمودهاي هستي به ابتهاج و انبساط روحي دست مييابد. قلبي كه پايگاه عرش الهي و جايگاه نزول رحمت و محبت خداست، آن قلب باطراوت و بانشاط است.»
ضرورت شادي در برنامهريزيهاي اقتصادي و اجتماعي دولتها نيز خود را نشان ميدهند، اگر دولتها به بالا بردن سطح شادي در جامعه توجه كنند، در اجراي برنامههاي خود موفقترند. برطرف كردن غم و اندوه و به وجود آمدن روحيهي شادي براي خانواده و جامعه از جنبهي ديگري هم ضرورت مييابد و آن اينكه غم و شادي انسان فقط مربوط به خودش نيست بلكه با شاد يا غمگين شدن يك نفر، تمامي جامعه تأثير ميپذيرد، يعني غم يا شادي، فردي نيست و در يك جا باقي نميماند و به همهي افراد سرايت ميكند.
«روپرت شلدريك»
زيستشناس مشهور، در كتاب «علم جديد حيات» فلسفهي جديدي را مطرح كرد كه ثابت ميكند نحوهي تفكر ما نه تنها بر اوضاع و احوال خود ما، كه بر همهي اذهان انسانها در سراسر جهان تأثير ميگذارد. وي كه براي اثبات نظريهاش از شواهدي علمي و تجربههاي بسياري كمك گرفته، معتقد است: حافظه و شعور انسان تنها در مغزش ذخيره نميشود بلكه چيزي به نام «شعور جمعي»نيز وجود دارد،كه انسانها به وسيلهي نيروي خاص با هم در ارتباطند.بنابراين به راحتي ميتوان به اهميت و ضرورت شادي در سلامت فردي و اجتماعي انسانها پي برد.
ساعت : 2:09 pm | نویسنده : admin
|
مطلب بعدی